جدول جو
جدول جو

معنی آق سنقر - جستجوی لغت در جدول جو

آق سنقر
باز سفید، مرغی شکاری از نوع شاهین، نام چند تن از امرای ترک
تصویری از آق سنقر
تصویر آق سنقر
فرهنگ فارسی عمید
آق سنقر
(سُ قُ)
از ترکی آق، سپید + سنقر، شنگار و شنغار، نام یکی از جوارح طیور، صاحب برهان گوید: مرغی باشد شکاری از جنس شاهین و چرخ بحری، و لقب پادشاهان ترک نیز بوده، و کنایه از روز و آفتاب هم هست و گویند این لقب ترکیست - انتهی. مقابل قره سنقر. و خاقانی آق سنقری و قره سنقری را چون وصفی می آورد
لغت نامه دهخدا
آق سنقر
(سُ قُ)
نام فرمانروای ارمینیه (579-589 ه. ق.)
لغت نامه دهخدا
آق سنقر
ترکی بازسپید سنگار
تصویری از آق سنقر
تصویر آق سنقر
فرهنگ لغت هوشیار
آق سنقر
بازسپید، سنگار
تصویری از آق سنقر
تصویر آق سنقر
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ سَ قُ)
رجوع به آقسنقر شود
لغت نامه دهخدا
(سُ قُ)
یکی از غلامان ترک ملک شاه که در حلب از جانب تتش حکومت داشت (478-487 ه. ق.) ، و در آخر کار بر تتش قیام کرد و اسیر شد. و او پدر اتابک عمادالدین زنگی سرسلسلۀ اتابکان موصل و حلب است. و نام کامل او قسیم الدوله ابوسعید حاجب آق سنقربن عبداﷲ است، نام یکی از امراء معروف عصر سلاجقه که با اهل صلیب جنگهای بزرگ داده و در 520 ه. ق. فدائیان مقتول گردیده است، نام چند تن دیگر از امرای سلجوقیان و غیرهم
لغت نامه دهخدا
تصویری از آقسنقر
تصویر آقسنقر
مرغی شکاری از جنس شاهین و چرغ، روز، آفتاب، نام بعضی امرای ترک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آق سقل
تصویر آق سقل
ترکی سردسته ریش سفید ریش سفید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آقسنقر
تصویر آقسنقر
((سُ قُ))
شاهین سفید، کنایه از روز، آفتاب، نام بعضی امرای ترک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آق سقل
تصویر آق سقل
((سَ قَّ))
ریش سفید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آق سقل
تصویر آق سقل
ریش سپید، سردسته
فرهنگ واژه فارسی سره